به گزارش قدس آنلاین، مرتضی امیری اسفندقه در این نشست با بیان اینکه شعر بهطور کلی و در هر قالبی که باشد حماسه است، اظهار داشت: «شعر» گریز از رخوت و تکرار و حرکت به سمت فضایی آهنگین و حماسهساز است بنابراین از دیدگاه بنده، شعر فارسی با هر موضوع و هر موضع، شعری حماسی است.
وی افزود: درواقع، نمیتوان حماسه را فقط به موضوع حفظ میراث و فرهنگ ملی، منحصر کرد چرا که ما در کنار منظومههای حماسی ملی نمونههای بسیاری از حماسههای مذهبی و دینی نظیر حمله حیدری، علی نامه و... داریم.
مدرس زبان و ادبیات فارسی ادامه داد: ما باید نسبت به ماهیت حماسه تجدیدنظر کرده و آن را محدود نکنیم چرا که معتقدم فضای حاکم بر برخی از اشعار فروغ فرخزاد و سهراب سپهری نیز حماسی است و حتی داستانهای عاشقانهای مثل لیلی و مجنون، روایت حماسه عشق است.
در ادامه، این نشست با پرسش و پاسخ و همچنین شعرخوانی جمعی از شاعران از جمله جمیله کراماتی، محمد حسین رحیمی، زهرا محدثی خراسانی، مهدی آخرتی و مهدی رحیمی عنبران و نقد و بررسی آثار آنان توسط مهمان برنامه، دنبال شد.
قرائت غزلی از مرتضی امیری اسفندقه که به هموطنان آسیبدیده از سیل اخیر تقدیم شده است، بخش پایانی این نشست بود:
هرچند خاک خشک است باران اگر نبارد
باران بگو خدایا! زین بیشتر نبارد
طوفانِ نوح آیا در پیشروی داریم؟
یکبند صبح تا شب، شب تا سحر نبارد
یکبند صبح تا شب، شب تا سحر نبارد
چیزی نمانده باقی از پشت بام هاجر
جَرجَر بگو خدایا! بر بام و دَر نبارد
جَرجَر بگو خدایا! بر بام و دَر نبارد
سیلاب بُرد با خود، نوروز نازنین را
با برکت است امّا… نه! اینقدَر نبارد
با برکت است امّا… نه! اینقدَر نبارد
از دست رفت جنگل، جالیز و جلگه هم آه!
اینگونه بیمحابا بر جوی و جَر نبارد
اینگونه بیمحابا بر جوی و جَر نبارد
طغیانِ رود رد شد از خطِّ قرمزِ گل
رگبار پشتِ رگبار، خوف و خطر نبارد
رگبار پشتِ رگبار، خوف و خطر نبارد
این شاخههای نازک! آن ساقههای نورس
باران بگو ببارد، تیر و تبر نبارد
باران بگو ببارد، تیر و تبر نبارد
شَر شَر ببارد و نرم، نه سیلوار و بیشرم
هرجور که دلش خواست، بر رهگذر نبارد
هرجور که دلش خواست، بر رهگذر نبارد
پلکی بگو بخوابد این ابرِ فتنه در مُشت
بیدردِ سر ببارد، با دردِ سر نبارد
بیدردِ سر ببارد، با دردِ سر نبارد
افروخت آتش داغ در کوی و برزن و باغ
یارب! به جای باران جزِّ جگر نبارد
یارب! به جای باران جزِّ جگر نبارد
چشم اینچنین که ترسید از ابر و باد و باران
از آسمان خدایا! حتّی گُهَر نبارد
از آسمان خدایا! حتّی گُهَر نبارد
خواندم نماز باران، گریان به سوگ یاران
باران دگر نبارد، باران دگر نبارد
باران دگر نبارد، باران دگر نبارد
نظر شما